حدس اینکه می خواهیم از چه چیزی صحبت کنیم زیاد سخت نیست . افتتاحیه بازی های  بیست و دوم و بیست و سوم لیگ حرفه ای برای تراکتور مواردی تکراری برای این تیم در بر دارد .

سال قبل در بازی افتتاحیه  رضا شکاری بازیکن اصالتا سرابی تیم گل گهر در بازی افتتاحیه هر کاری توانست کرد تا نشان دهد او مهره ای بوده که در تراکتور قدرش دانسته نشده و با بی مهری رو ظلم با وی رفتار شده  است ! البته او در بازی برگشت در تبریز هم کلی به آب و آتش زد تا نشانه دهد بر سر حرفش مصمم است و زهرش را به هر ترتیب ریخت تا نشان دهد چه بازیکن توانمندی است !

البته در اینکه اوبازیکن توانمندی است شکی نیست ولی در اینکه چرا در زمان حضور در تراکتور چنین قابلیت هایی را از خود بروز نداده است جای سئوال است . او در مدت حضور در تراکتور انگیزه کنونی و انرژی لازم در زمین را از خود نشان نمی داد تا به عللی از باشگاه تراکتور برود اما اینکه چرا برای اثبات خود رویه انتقامی را برای انگیزه اش انتخاب کرده است جای بسی تعجب دارد .

همین رویه در مورد فرشاد  احمد زاده  بازیکن اهل ارومیه هم با کمی تفاوت صدق می کند ، اوکه در برهه ای بازیکن سرباز در تراکتور بود و  تجارب فعلی را در فوتبال حرفه ای نداشت  ولی بازیکن آینده داری نشان می داد و هرچند از پرسپولیس بصورت قرضی در تراکتور بازی می کرد ، میدان زیادی به وی در این تیم  داده شد تا خودش را در فوتبال ایران مطرح کند . فرشاد  هم در آن برهه می توانست فوتبالش را زیر نظر تونی اولیویرا ادامه دهد ولی ترجیح داد به پرسپولیس برود و بعد از مدتی سر از تیم های دیگری چون فولاد و سپاهان ذر بیاورد !

  اینکه چرا او با وجود اصرار مسئولان وقت تراکتور به پرسپولیس رفت و به  اشتیاق هواداران تراکتور پشت کرد هم شاید دلیلی شخصی داشته باشد ولی انتظار جامعه هواداری ترک زبان را بی پاسخ گذاشت !

بازیکن سوم که بارها از طرف تراکتور پیشنهاد داشته ولی به هر دلیلی چه مالی و چه شخصی به تراکتور نه گفته است بازیکن زنجانی سپاهان و آقای گل این روزهای فوتبال ایران  شهریار مغانلوست که همیشه در برابر تراکتور با انگیزه بالایی به میدان رفته است تا نشان دهد برای او در فوتبال حرفه ای تیم خودی و همشهری  فرقی نمی کند . البته این بسیار فاکتور خوبی در فوتبال حرفه ایست اما اینکه چرا وی هم تا کنون به درخواست های تراکتور برای بازی  با این کیفیت  پاسخی نداده است نیز سئوال بر انگیز است .

اما شاید مهم ترین علتی که نویسنده را برآن داشت تا مطلبی در این زمینه با این محتوا بنویسد ، درخشش هم زمان این سه عنصر موثر تهاجمی و  البته خودی  در یک زمان و یک بازی بسیار مهم  با لباس سپاهان است . تیمی  که نشان داده برای کسب جام خواهر خوانده و برادر خوانده نمی شناسد .

صد البته که بازیکنان دیگری هم در مقاطع زمانی مختلف  بوده اند که در اوج فوتبال خود کاری با تراکتور نداشته اند و اکنون نیز طوری رفتار می کنند که انگار این تراکتور رو یا تبریز و آذربایجان  نبود که آنها را به فوتبال ایران و جهان معرفی کرد ،کسانی چون : پیوس ،کریم باقری ، دین محمدی ، دایی ، درخشان و شهباز زاده  . البته غیر خودی هایی هم داشته ایم که سوار بر موج احساس هواداران  ،خود را بازیافته و به درخواست همان ها پشت کرده اند !! نمونه اش رضا اسدی که دوبار خود را در تراکتور احیا کرد و قیمت خود را بالا برد و سپس به این تیم پشت کرد !!

اینکه این گفته ها در فوتبال حرفه ای دنیا زیاد لحاظ نمی شود شاید سخن درستی باشد ولی اینکه ماهم در این بین ،برای خودمان و زادگاه مان ارزش بیشتری قائل باشیم و  وبه خودمان بیاییم و  در راستای افتخار برای خود هم گام بر داریم نیز حرف بی ربطی نیست ، چون حق شناسی و وطن دوستی هم چیز بدی نیست  و با تلاش برای موفقیت دیگران تنها چیزی که عایدمان میشود این خواهد بود که  هواداران و کارشناسان خواهند گفت تراکتور شخصیت قهرمانی ندارد !!!! و البته که این سخن درست و خوشایندی نیست .

تراکتور همه چیز دارد در صورتی که به خودش و توانایی هایش نگاهی درست تر بیندازد .

نظرات و قضاوت شما را هم در این رابطه دوست داریم بدانیم .

6 دیدگاه در “باز هم از خودی ها می خوریم حرفه ای و بی تعصب

  1. دقیقا این حرف و مقاله شما از واقعیت جامعه ما ترک ها می باشد و اینکه چرا عده ای همیشه دچار این خود باختگی و خود بیگانگی می شوند باید تامل کرد، بازیکنانی که نام بردید حق دارند با جان و دل بازی کنند ولی اینکه به قصد انتقام بازی کنند یک چیز دیگری می باشد و این افراد به مانند مثلی “اوزگع چراغینا یاغ” می باشند که هر چقدر هم برای دیگران تلاش کنند فقط در مدت زمان کوتاهی برایشان مهم هستند و بعد از آن از یاد خواهند رفت.

  2. عالی بود.البته این رفتار از افرادی که نام بردید،یک تحلیل عمیق روان شناختی وجامعه شناختی دارد،وبرای آزربايجان ما بسیار غم انگیز ودرد آور است.وریشه در در یک جریان آسمیلاسیون ۱۰۰ ساله دارد.

  3. مطلب جالبی بود
    البته متأسفانه این مورد فقط در فوتبال نیست

    کم نیستند سرمایه دارانی آذربایجانی که در موطن خویش سرمایه‌گذاری نمی کنند…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *