در اینکه شکستی سنگین رقم خورده و همه به اندادزه خود مقصر هستند شکی ننیست . برخی بیشتر مقصرند و برخی کمتر . در اینکه برخی نهایت تلاش خود را کرده اند و بضاعت و شاید لیاقت  شان همان بوده که نشان داده اند هم شکی نیست . در اینکه اتفاقات هم به ضررر ما و به نفع حریف رخ داده شکی نیست . در اینکه داوری هم در بدست آمدن این نتیجه موثر بوده هم شکی نیست .

اما سئوال اساسی اینست که

تیمی که در تبریز این تیم را شکست داده چگونه به این نتیجه دچار می شود؟!

نویسنده سایت با نام مستعار تبریز توپچی از آخرین مطلبی که نوشته ماهها می گذرد .

این نه به دلیل بی علاقه گی یا تنبلی وی بوده بلکه به دلیل بی اعتنایی به درد هایی است که گفته می شود و برای آنها گوش شنوایی وجود ندارد !!

یکی از آخرین مطالب برمی گردد به یارگیری در اول فصل و دیگری در نیم فصل که در آن باشگاه نتوانست چیز مفیدی به تیم اضافه کند .دیگری هم بر می گردد به آنکه باشگاه چگونه باید اشتباهات تکراری را دوباره تکرار نکند ونقطه ضعف های خود را پوشش دهد .

  در اینکه هواداران  بارها به باشگاه برای خرید بازیکنان با کیفیت تذکر داده اند ولی هیچ گاه این امر بطور درستی اجرا نشده جای بحث است . بنده در اول همین فصل به یکی از مسئولان  در باشگاه تذکر دادم که این بازیکنان در قواره تراکتور مدعی قهرمانی نیستند و در صورت بکار گیری اجباری رشته های تیم را پنبه خواهند کرد اما کو گوش شنوا ؟

 می گویید چطور ؟

بازیکنی که یارگیری و پرس بلد نیست و همیشه یار مستقیم خود را گم می کند و از دید محیطی لازم برخوردار نیست همیشه پشت سرش برای ضد حمله حریفان خالی است و در این گونه مواقع دروازه بان هم کاری نمی تواند بکند و مقصر نیست .این یعنی بازیکن ارزان و بنجل که از طریق دلال با قیمت کاذب به تیم قالب شده است ! ساده بگویم در خود باشگاه کسانی هستند که صلاحیت حضور در مسائل فنی را ندارند و در هیئت مدیره یا در خود بدنه باشگاه در آمد دو رفت بازیکنان نقش دارند .

این یعنی دلال درون باشگاهی .

بنده دوست ندارم اسم بازیکنی را بیاورم که در این فصل بارها اندوخته های باشگاه را به باد داد و باز هم بازی کرد !

آیا آقای زنوزی با این نفرات که بازیکنان بنجل را به باشگاه ترانسفر می کنند آشنا نیست ؟!

آیا او نمی داند که بازیکن متوسط یا بنجل در زمین جواب نخواهد داد ؟

آیا او از صلاحیت فنی و اخلاقی مشاوره دهندگان خود آگاه است ؟

آیا او خود را  به قدر کفایت ،صادق در برابر خواست هواداران می بیند ؟

آیا او کسی را برای پاتک های روانی دشمنان فوتبال تبریز و آذربایجان که هم زمان با موفقیت های تیم به کار می افتند ، در کنار خود دارد ؟

تیتر مطلب گویای همین واقعیت است .

از روزی که بردهای سریالی تراکتور شروع شد و تیم به روال نتیجه گیری بر گشت حریفان و بد خواهان با بولد کردن سرمربیگری خمز حواس او را از تیم پرت کردند تا تمرکز تیم هم به هم بخورد و روند سینوسی شکست  و پیروزی ها دوباره برگشت . در این میان کسی به عنوان سخنگو پیدا نشد که در همان ابتدا قائله را بخواباند !

یک ماه یا بیشتر کلید واژه :  “آیا خمز سرمربی تیم ملی ایران می شود ؟” ذهن هواداران و بازیکنان را به آزرد و به خود مشغول کرد . گویا خود مسئولان باشکاه دوست داشتند تا این خبر بیشتر هم بچرخد تا خودشان را برای پیدا کردن چنین مربی بزرگی تحسین کنند !!!

این یعنی آماتوریسم.

  در گام بعدی ریکاردو آلوز، هم وطن ساپینتو ،  که در هر بازی پاس های کلیدی و پیروزی بخش می داد ، مورد هدف قرار گرفت و شاکله تیم را به هم ریخت و البته از همان روز ها افت این بازیکن شروع شد ، چرا که وی دیگر نتوانست همان کار آیی قبلی را در تیم از خود نشان دهد .

از سوی دیگر بعد از هر پیروزی بزرگ تیم به استراحت های چند روزه رفت و تعطیل شد تا از آمادگی بدنی و ذهنی لازم دور شود . شاید در نتیجه ای که دیروز در 29 اردیبهشت بدست آمد نقش این مورد اخیر بیشتر از همه باشد .

چرا که استقلال با آگاهی اولیه در چرخش بازیکنان و گرایی که از داخل باشگاه به آنها داده شده بود می دانستند که بازیکنان در چرخش و حرکت تیمی مشکل فاحش دارند و از لحاظ بدنی هم آمادگی کافی ندارند و درکورس ها در برابر بازیکنی مثل قائدی جا خواهند ماند .

بگذریم که بازیکنان استقلال هم یا بسیار آماده بودند یا تنی چند از آنها شائبه دوپینگ را به ذهن متبادر می سازند که صد  البته اگر هم چنین بوده باشد درایت و بصیرت و کارآیی به موقع و لازم در خود مسئولان باشگاه برا ی شناسایی این امر و اثبات آنها  برای  لیگ  مهندسی شده  ایران وجود ندارد .

  خوب بعد از چند ماه ما حقاق را  گفتیم،باشد که موثر واقع شود .

انشاالله

 

1 دیدگاه در “از سرمربیگری خمز در تیم ملی و رفتن آلوز به استقلال ساپینتو تا رقم خوردن سنگین ترین شکست تاریخ

  1. یعنی چندین بازیکن کلیدی، همزمان مصدوم بودند؟؟
    هادی محمدی و حسینی و …

    از رومرو بازی ندیدیم.. چرا چنین بازیکنی جذب می شود؟؟ این بازیکن است یا نیمکت گرمکن؟؟

    آقای خمز هم که قبل بازی به جای ایجاد انگیزه به بازیکنان، فرمودند بازی انتقامی نیست و ..

    خلاصه که اعصاب همه مان متلاشی شد
    واقعا که هوادار تراکتور بودن اعصاب قوی می خواهد!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *